گفتی به احترام دل باران باش باران شدم و بر روی گل باریدم
گفتی که ببوس روی نیلوفر را از عشق تو گونه های او بوسیدم
گفتی ستاره شو،دلی روشن کن من هم چو گل ستاره ها تابیدم
گفتی که برای باغ دل پیچک باش بر یاسمن نگاه تو پیچیدم
گفتی برای لحظه ای دریا شو دریا شدم و ترا به ساحل دیدم
گفتی که بیا و لحظه ای مجنون باش مجنون شدم و ز دوریت نالیدم
گفتی که شکوفه کن به فصل پاییز گل دادم و با ترنمت روییدم
گفتی که بیا و از وفایت بگذر از لهجه بی وفاییت رنجیدم
گفتم که بهانه ات برایم کافی است معنای لطیف عشق را فهمیدم