|
درباره وبلاگ
|
|
|
به دلیل علاقه ای که به شعر وادبیات داشته ام ،مطالب و شعرهای مورد علاقه ی خود را در وبلاگم منتشر کرده ام.قبلا از همه نویسنده گان ان کسب اجازه می نمایم.
|
|
| | |
|
|
<-CategoryName->
|
|
|
باز باران٬ با ترانه
میخورد بر بام خانه»
... خانه ام کو؟ خانه ات کو؟
... ... ... ... ... ...
آن دل دیوانه ات کو؟
روزهای کودکی کو؟
فصل خوب سادگی کو؟
یادت آید روز باران
گردش یک روز دیرین؟
پس چه شد دیگر٬ کجا رفت؟
خاطرات خوب و رنگین
در پس آن کوی بن بست
در دل تو٬ آرزو هست؟
* * *
کودک خوشحال دیروز
غرق در غمهای امروز
یاد باران رفته از یاد
آرزوها رفته بر باد
* * *
باز باران٬ باز باران
میخورد بر بام خانه
بی ترانه ٬ بی بهانه
شایدم٬ گم کرده خانه
نظرات شما عزیزان:
همکار 
ساعت11:11---26 مهر 1391
حکایت من-حکایت کسی بودکه عاشق دریا بوداما قایق نداشت.دلباخته سفربوداماهمسفر نداشت.حکایت کسی بود که زجر کشیداما ضجه نزد
+ نوشته شده در یک شنبه 17 مهر 1391برچسب:,ساعت 8:38
توسط
ازاده
|
|
|
| | |
|
|