بامن امشب چیزی از رفتن نگو
نه نگو از این سفر با من نگو
من به پایان می رسم از کوچ تو
با من از آغاز این مردن نگو
کاش می شد لحظه هارا پس گرفت
کاش می شد از تو بود و تا تو بود
کاش می شد تا همیشه با تو بود
کاش فردا را کسی پنهان کند
لحظه را در لحظه سرگردان کند
کاش ساعت را بمیراند به خواب
ماه را بر شاخه آویزان کند
با من از آغاز این مردن نگو...